دنیای UX دیزاین خیلی بزرگ و وسیع است، ولی نگران نباشید. اینجا قرار است یک عالمه از مباحث کوچک و بزرگ این دنیا را باهم مرور کنیم. در این مقاله قرار است به مباحث اساسی UX، تعاریف مهم و مهارتهایی که نیاز دارید،آموزش واژههای مربوط به UX، و درنهایت پیدا کردن شغل مناسب! بپردازیم. پس اگر به آشنایی با رشته UX علاقه دارید با ما همراه باشید و ما را به دوستانتان هم که به دنبال چنین مطالبی هستند معرفی کنید. پسبریم باهم ببینیم که این رشته خفن اصلاً چی هست!
در این مقاله به مباحث زیر میپردازیم:
- UX چیست؟
- تاریخچه شکلگیری UX
- هدف UX چیست؟
- سؤالهای مربوط به UX
- طراحان UX چرا، چه چیزی و چگونه از محصول استفاده میکنند.
- چرا وجود UX ضروری است؟
- زیرمجموعههای UX
- طراحی UX کاربر محور است.
- رشتههای دانشگاهی مرتبط با UX
- 7 اصل اساسی UX دیزاین
- حقوق یک طراح UX چقدر است؟

UX چیست؟
پیدا کردن یک تعریف مشخص برای UX خیلی سخت است. چون اگر از چند نفر بپرسی UX چیست؟ هرکدام تعریف متفاوتی ارائه میکنند. اما بهطورکلی UX یعنی مجموعه تجربیاتی است که مردم بعد از استفاده از یک محصول، سیستم یا خدمات پیدا میکنند که این تجربیات معمولاً احساسی است.
UX شامل رفتار، حالت و احساست کاربر در مورداستفاده از یک محصول و یا سیستم خاص گفته میشود. تجربه کاربر شامل جنبههای عملی، تجربی، مؤثر ، معنیدار و جنبههای باارزش اثر متقابل انسان و کامپیوتر و محصول میباشد، که شامل درک کاربر از جنبههای مختلف سیستم شامل کاربرد، سادگی در استفاده و بهرهوری میباشد. بر اساس تعریف ISO عنوان user experience شامل کلیه عواطف، اعتقادات، مزیتها، پاسخهای فیزیکی و روانی، رفتارها و اجراها قبل از زمان استفاده، در زمان استفاده و بعدازآن اطلاق میگردد.
وظیفه طراح وبسایت چیزی بیش از طراحی محیطی زیبا برای وبسایت شما میباشد که طراح می بایست هیجان و احساسات کاربران شمارا در نظر بگیرد و سایت را بهگونهای طراحی نماید تا وبسایت شما ارتباط احساسی برقرار نماید. طراح وبسایت یکی از مهمترین اعضای تیم شما میباشد که درصورتیکه کار خود را بهدرستی انجام دهد تأثیر بسیار مثبتی در کسبوکار شما خواهد داشت .
مارک زاکربرگ خالق فیس بوک میز طراحان وبسایت خود را نزدیک میز خود قرار داده بود. تا بدینوسیله هم کار ایشان را دائماً تحت نظر داشته باشد و هم بتواند خطمشی و دیدگاههای خود را دائماً به ایشان منتقل نماید تا بدینوسیله طراح با درک بهتر فعالیت وبسایت طراحیهای مفهومیتری را ارائه نماید. مهندسان در کار طراحی سایت بخشهایی را پیادهسازی مینمایند که کاربر مشاهده نمینماید و منطق و اصول کار را پیادهسازی مینمایند حالآنکه طراحان وبسایت رابط کاربری وبسایت را پیادهسازی مینماید.
“هیچ محصولی جزیره نیست. یک محصول بیشتر از محصول است. اینیک تجربه منسجم و یکپارچه است. به تمام مراحل یک محصول یا خدمات فکر کنید. از اهداف اولیه تا بازتابهای نهایی ، از اولین استفاده برای کمک ، خدمات و نگهداری. کاری کنید که همه آنها یکپارچه باهم کار کنند. {دون نورمن ، مخترع اصطلاح “تجربه کاربر”}

تاریخچه شکلگیری UX
اولین نشانههای UX برمیگردد به قرن پنجم قبل از میلاد، شهروندان یونانی ابزار و کارگاههایشان را بر اساس اصول ارگونومیک طراحی میکردند. ارگونومیک یعنی درک تعامل بین انسان و سایر عناصر یک سیستم.
بقراط، پزشک دوران باستان، راجع به چینش محل کار جراحان میگوید: نورپردازی، پوزیشن جراح و چینش ابزارها باید جوری باشد که راحت به آنها دسترسی داشته باشد و حواسش را پرت نکند. به نظر مثل UX میآید،مگر نه؟
چندهزارسال بیایم جلوتر و برسیم به آقای Frederick Winslow Taylor مهندس مکانیک و خالق تیلوریسم یا همان مدیریت علمی. در سال 1911 او در “کتاب اصول مدیریت علمی” گفت که مدیریت سیستماتیک راهحل بهینهسازی است. با اینکه تیلوریسم به دلیل اینکه ارزش انسانها را در سیستم خیلی پایین میآورد موردانتقاد زیادی قرار گرفت، اما تمرکز تیلور روی بهینهسازی رابطه انسان و ابزارهایش قطعاً تداعیکننده اصول اصلی UX است.
در دهه 40 شرکت تویوتا، سیستم تولید انسانمحور معروفش را اجرا کرد. تویوتا به احترام به انسانها و ایجاد محیط کاری بهینه خیلی اهمیت میداد. پس نظرات کارکنان خیلی مهم بود. آنها اگر پیشنهادی برای بهتر شدن پروسه تولید یک محصول داشتند، تولید آن محصول متوقف، و نظرات اعمال میشد. درست مثل “تست کارکرد پذیری در عمل یا (Functionality in practice)” در UX. این قدمی بزرگ در تاریخ UX بود و توجهها را به اهمیت تعامل انسان با دستگاهها جلب کرد.
در سال 1955 Henry Dreyfuss ، طراح صنعتی، کتاب خیلی معروف” طراحی برای مردم” را نوشت که در آن، به اهمیت مردم، تجربیاتشان و طراحی محصول موفقیتآمیز تأکید میکرد. این کتابِ شاهکار، قطعاً یکی از نقاط عطف به وجود آمدن UX دیزاین است و اصول گفتهشده در آن، همان مفهوم لذت بردن از محصول را تداعی میکند که امروزه برای بیزنسها خیلی مهم شده است.
والت دیزنی بهعنوان یکی از UX دیزاینرهای تاریخ، ممکن است خیلی دور از ذهن به نظر برسد. در دهه 60 والت دیزنی همیشه به دنبال خلق تجربههای کاربری جادویی، و فوقالعاده بود و جوری که دیزنی ورلد را به وجود آورد، نبوغ آن در UX را نشان میدهد. والت دیزنی رؤیای دنیایی را در سر داشت که در آن آخرین تکنولوژیها به کار گرفته میشود تا زندگی مردم بهبود پیدا کند. رؤیایی که UX دیزاینرهای امروز هم به آن فکر میکنند.
در سال 1970، کامپیوترهای شخصی ظهور پیدا کردند. شرکت Parc که زیرمجموعه کمپانی زیراکس بود، نقش خیلی پررنگی در طراحی کامپیوترهای امروزی دارد. رابطهای کاربری گرافیکی که امروزه میبینیم و موس کامپیوتر، همه اختراع آنها هستند. بعد از آن اپل و مایکروسافت هم از ایده آنها برای دیزاین محصولاتشان استفاده کردند.
در دهه 90، UX دیزاین همهجا استفاده میشد اما هنوز اسمی برایش انتخابنشده بود. تا اینکه دونالد نُرمن اوایل دهه 90 بهعنوان معمار تجربه کاربری به یکی از تیم های اپل پیوست و اولین کسی شد که واژه UX در شرح کارش آمده بود. خودش میگوید واژه طراحی تجربه کاربری را مطرح کرده چون واژههای رابط انسانی و کارکرد پذیری خیلی مختصر بودند و او میخواست تمام جنبههای UX را پوشش بدهد. مثل طراحی صنعتی، گرافیک و تعامل فیزیکی.
اصلاً فکرش را میکردید تاریخچه UX اینقدر قدیمی باشد؟ UX دیزاین هرروزه روبهجلو درحرکت است و تحولات زیادی پیدا میکند.

هدف UX چیست؟
هدف UX دیزاین این است که یک تجربه لذتبخش، رضایتبخش، انگیزهبخش، کارآمد و پربار را برای کاربر در حین استفاده از محصول فراهم کند.
مثلاً: آیا ظاهر این اپلیکیشن لذتبخش است؟ آیا کاربرها بهراحتی بخشهای موردنظر خود را پیدا میکنند؟ آیا بهاندازه کافی راهنما وجود دارد که آنها را به هدفشان برساند؟
سؤالهای مربوط به UX
مهمترین سؤالهایی که ذهن UX دیزاینر را مشغول میکند به ترتیب زیر هستند:
- این محصول قرار است چهکاری انجام دهد؟
- اهداف بیزنس برای این محصول چیست؟
- آیا اهداف بیزنس با اهداف کاربر هماهنگی دارد؟
- کاربرها چه کسانی هستند و چطور قرار است از محصول استفاده کنند؟
- و…
دیزاینرها با پرسیدن این سؤالها تحقیقاتی روبهجلو میبرند که درنهایت منجر به طراحی یک محصول انسانمحور میشود.

طراحان UX چرا، چه چیزی و چگونه از محصول استفاده میکنند
بهعنوان یک طراح UX ، شما باید چرا ، چگونه و نحوه استفاده از محصول را در نظر بگیرید. چرا؛ انگیزههای کاربران برای پذیرش یک محصول را شامل میشود، خواه مربوط به کاری باشد که میخواهند با آن انجام دهند یا به ارزشها و دیدگاههایی که کاربران با مالکیت و استفاده از محصول مرتبط میکنند. آنچه به کارهایی که مردم میتوانند با یک محصول انجام دهند عملکرد آن اشاره دارد.
سرانجام، چگونه؛ به طراحی قابلیتها به روشی در دسترس و ازنظر زیباییشناسی دلپذیر مربوط میشود. طراحان UX برای ایجاد محصولی که کاربران بتوانند با آن تجربیات معناداری ایجاد کنند ، قبل از تعیین “چه چیزی” و سپس درنهایت، “چگونه” با چرا شروع میکنند. در طراحیهای نرمافزاری ، شما باید اطمینان حاصل کنید که “ماده” محصول از طریق دستگاه موجود ارائه میشود و یک تجربه روان و روان را ارائه میدهد.
چرا وجود UX ضروری است؟
درگذشته دیزاینرها هر چیزی که خودشان فکر میکردند مشتری خوشش میآید را طراحی و عرضه میکردند. اما دو مشکل وجود داشت! اول اینکه آن زمان رقابت برای جلبتوجه مردم بهصورت آنلاین خیلی کم بود. و دوم اینکه در این روش اصلاً به کاربران اهمیت داده نمیشد.
توجه به روند تجربه کاربر باعث میشود دیزاین بیشتر به کاربر توجه کند و شانس موفقیت پروژه را بالا میبرد.
زیرمجموعههای UX
خیلیها وقتی واژه دیزاین را میشنوند، میترسند سمتش بیایند و با آن آشنا شوند. چون فکر میکنند هیچ استعداد و پیشزمینهای در این رشته ندارند. اما UX درواقع تفکری است که پشت دیزاین وجود دارد! طراحی بصری تنها یکی از زیرمجموعههای کوچک UX حساب میشود. درسته که خیلی مهمه اما UX زیرمجموعههای دیگری مثل Intraction Design، User Research، Information Architect، و خیلی چیزهای دیگر هم دارد که هرکدام اهمیت ویژهای دارند.
طراحی UX کاربر محور است
ازآنجاکه طراحی UX کل سفر کاربر را شامل میشود، اینیک زمینه چند رشتهای است طراحان UX از زمینههای مختلفی مانند طراحی بصری، برنامهنویسی، روانشناسی و طراحی تعامل میآیند. طراحی برای کاربران انسانی نیز به این معنی است که شما باید درزمینهٔ دسترسی و محدودیتهای جسمی بسیاری از کاربران بالقوه مانند خواندن متن کوچک، با دامنه بیشتری کارکنید. وظایف معمول یک طراح UX متفاوت است، اما اغلب شامل تحقیقات کاربر، ایجاد پرسوناژ، طراحی فریم بند سیم و نمونههای اولیه تعاملی و همچنین آزمایش طرحها است.
این وظایف میتواند از یک سازمان به سازمان دیگر بسیار متفاوت باشد، اما آنها همیشه از طراحان میخواهند که طرفدار کاربران باشند و نیازهای کاربران را در مرکز تمام تلاشهای طراحی و توسعه قرار دهند. همچنین به همین دلیل است که اکثر طراحان UX بهنوعی در فرآیند کار کاربر محور کار میکنند و تلاش خود را برای آگاهی بیشتر ادامه میدهند تا زمانی که همه مسائل مربوطه و نیازهای کاربر را بهصورت بهینه حل کنند.

رشتههای دانشگاهی مرتبط با UX
UX هنوز بهعنوان یکرشته مجزا در دانشگاههای جهان شناختهنشده است. بااینحال در خیلی از دانشگاهها، رشتههای مرتبط با آن وجود دارد. رشتههایی مثل: HCI، طراحی تعاملی، معماری اطلاعات، طراحی دیجیتال و … که برای ورود با پیشزمینه UX مناسب هستند. در ادامه رشتههایی را بررسی میکنیم که در خارج از ایران تدریس میشود.
Human Computer Intraction
HCI یا تعامل بین انسان و کامپیوتر، یکرشته جدید و بسیار درحالتوسعه است. این رشته مربوط به طراحی، ارزیابی آن برای انسانها، و مطالعه پدیدههای پیرامون آن است. درواقع HCI یک دانش میانرشتهای است که جنبههای علوم اطلاعات، علوم کامپیوتر، طراحی و ارتباطات فنی را در برمیگیرد. HCI عقیده دارد که تعامل بین انسان و کامپیوتر باید شبیه تعامل بین انسان و انسان باشد.
Multimedia Designer
Multimedia Designer یا طراحی چندرسانهای، برای برقراری ارتباط با کاربر، انواع مختلف رسانهها مثل متن، تصاویر، صدا و فیلم را باهم ترکیب میکند. دامنه کار این رشته خیلی وسیع است و در وبسایتها، تلویزیون، فیلم، بازیهای ویدئویی، طراحی گرافیک، انیمیشن و … کاربرد دارد. علاوه بر این موارد، این طراحها جلوههای ویژه و سایر گرافیکهای مورداستفاده در فیلم، تلویزیون، بازیهای ویدئویی و وبسایتها را هم طراحی میکنند.
Visual Design
Visual Design یا طراحی بصری از ترکیب طراحی گرافیک و Ul متولدشده است. همانطور که از اسمش مشخص است هدفش بهبود UX/Ul یک وبسایت یا برنامه از طریق جلوههای بصری مثل رنگ، تصاویر، عکاسی، تایپوگرافی، چیدمان، فضاهای سفید و موارد مشابه است. اما باید توجه داشته باشیم که طراحی بصری چیزی فراتر از زیباییشناسی است. طراحی بصری نیازی ندارند که کد نویسی بلد باشند، ولی آشنایی کلی با آن میتواند درروند ارتباط با دولوپر به آنها کمک کند.
Interaction Design
Interaction Design یا طراحی تعاملی بخشی از تجربه کلی کاربر است. اینترکشن دیزاینر بیشتر روی نحوه تعامل سیستم و کاربر با همدیگر تمرکز دارد و به دنبال ایجاد تجربه معنیدار بین کاربر و محصول مورداستفاده آن است. اما طراحی تعامل یک اهمیت ویژه هم دارد که مربوط میشود به روش تعامل وبسایتها با انسان. معمولاً کاربرها نمیتوانند خیلی راحت به وبسایتها اعتماد کنند. برای همین، ارتباط انسان با این ابزارها نیاز به یک رویکرد تعاملی و دوطرفه دارد.
Information Science
دانشجوهای این رشته با نحوه تبادل اطلاعات و روشهایی که مردم با اطلاعات تعامل پیدا میکنند و یا آنها را با بقیه به اشتراک میگذارند، آشنا میشوند. اصلیترین چیزی که با گذراندن این رشته یاد میگیرد، دیزاین و استفاده از سیستمهای اطلاعاتی است. علوم اطلاعات با یک رویکرد میانرشتهای، تخصصهای مربوط به کامپیوتر ساینس را با جامعهشناسی ترکیب میکند تا بتواند بهترین تعامل را بین انسان و کامپیوتر ایجاد کند.
Human Factors
این رشته از مشکلات طراحی تجهیزات قابلاستفاده توسط انسانها در طول جنگ جهانی دوم به وجود آمد. اول برای کنترل پرواز یا سایر سختافزارهای نظامی بوده تا بتواند تعامل انسان و ماشین را راحتتر کند. این رشته در درجه اول به درک تواناییهای انسانی و بعد بهکارگیری این دانش در طراحی تجهیزات، ابزارها، سیستمها و فرایندهای کاری، مربوط میشود. این رشته چهار هدف اصلی دارد: افزایش ایمنی، کاهش خطا، افزایش راحتی و افزایش بهرهوری.
اینها فقط تعدادی از رشتههای مناسب برای UX بود که تلاش کردیم مختصر معرفیشان کنیم. شما میتوانید با توجه به کشور یا دانشگاهی که قصد دارید در آن تحصیل کنید، پروگرامهای UX دیزاین را در گوگل سرچ کنید و یک عالمه نتیجه برای کارشناسی، ارشد یا دکتری پیدا کنید. شما تصمیم دارید در رشتههای مربوط به UX ادامه تحصیل بدهید؟ یا فکر میکنید میتوانید بهصورت خودآموز با تلاش و پشتکار خود پیشرفت کنید؟

حقوق یک طراح UX چقدر است؟
آمار نشان میدهد که حقوق اولیه برای طراحان دوره UX فارغالتحصیلان بسته به موقعیت مکانی شما معمولاً بین 19000 تا 25000 پوند است. طراحان باتجربه UX میتوانند بین 30 تا 50 هزار پوند درآمد کسب کنند. طراحان و مشاوران ارشد UX میتوانند 40 تا 65 هزار پوند یا بیشتر حقوقبگیرند.
حقوق در لندن و مناطق اطراف آن معمولاً بیشتر است. مزایای اضافی ممکن است شامل یک برنامه پاداش، بیمه پزشکی خصوصی، حقوق بازنشستگی، کمکهزینه اتومبیل، عضویت در سالن ورزشی و کوپنهای مراقبت از کودکان باشد. نرخ روزانه برای طراحان و مشاوران مستقل UX میتواند به میزان قابلتوجهی متفاوت باشد، این امر به عوامل مختلفی ازجمله تجربه شما، بخشی که در آن کار میکنید، موقعیت مکانی و پیچیدگی پروژه بستگی دارد. نرخ بین 200 تا 600 پوند در روز امکانپذیر است.
7 اصل اساسی UX دیزاین
Useful .1 (مفید بودن): اگر یک پروداکت مفید نباشد و نیاز کاربر را برطرف نکند، اصلاً چرا باید وارد بازار بشود؟ این محصول بهاحتمال خیلی زیاد در رقابت با بقیه شکست میخورد. از طرفی، شاید محصولی که ما طراحی میکنیم زیاد کاربردی نباشد، اما به مخاطب حس خوبی را القا میکند. مثلاً یک مجسمه، یا بازی کامپیوتری ممکن است خیلی مفید نباشند، اما کاربر با داشتن و استفاده از آنها، احساس خوشحالی کند. پس اگر یک محصول جامعه هدف خاص خود را دارد، درنهایت برای آنها Useful یا مفید است.
2. Usable (قابلاستفاده بودن): قابلاستفاده بودن یعنی، کاربران باید بهطور مؤثر و بهینه، انتظاراتشان از محصول برآورده بشود. ممکن است پروداکتهایی که قابلاستفاده نیستند هم موفق بشوند، ولی احتمالش خیلی کم است. ماشینها مثال خوبی از قابلیت استفادهپذیری هستند. مثلاً یک ماشین با طراحی خیلی خفن را در نظر بگیرید. اگر این ماشین چرخ نداشته باشد نمیتواند حرکت کند. پس در این ماشین اصلاً Usable نیست.
3. Findable ( بهراحتی پیدا شوند): کاربر باید بتواند بهراحتی محصول موردنیازش را در بازار رقابت بین محصولهای دیگر پیدا کند و همینطور به محتوایی که در آن محصول به دنبالش میگردد بهآسانی دسترسی داشته باشد. مثلاً در یک روزنامه اگر مطالب بدون سازماندهی نوشتهشده باشند، و در بخشهایی مثل ورزشی، بیزینس یا سرگرمی دستهبندی نشده باشند، تجربه خواندن آن روزنامه برای شما خیلی بد خواهد بود.

4. Credibility (بااعتبار بودن): اگر بر سر کاربرهای خود کلاه بگذارید، هیچوقت به شما فرصت دوبارهای نمیدهند. چون آپشنهای زیاد دیگری وجود دارد که نیازهای آنها را برطرف کنند. اگر کاربر فکر کند سازنده محصول دارد به او دروغ میگوید، امکان ندارد تجربه کاربری خوبی ایجاد بشود. ولی حتی اگر دروغ نمیگویید باید مطمئن شوید اطلاعاتی که به کاربر ارائه میکنید همه قابلاعتماد هستند و هدفی که محصول قول داده را به انجام میرسانند.
5. Desirability (مطلوب بودن): بنز را با پژو مقایسه کنید. هر دو برند ویژگیهای خوبی دارند که مشتریها را جذب میکنند. اما خیلیها ترجیح میدهند بنز را خریداری کنند. این به این معنی نیست که محصولات پژو مطلوب نیستند. اما اگر به مشتری این آپشن را بدهیم که در شرایط رایگان، یکی از این دو ماشین را انتخاب کند، بهاحتمالزیاد به سمت بنز میرود. هرچقدر پروداکت مطلوبتر باشد، کاربر بیشتر از تجربه خوبش برای دیگران تعریف میکند و آنها را هم به استفاده از محصول ترغیب میکند.
6. Accessibility (دسترسپذیری): دسترسپذیری به این معنی است که کاربران با هر محدودهای از توانایی، بتوانند از محصول ما استفاده کنند. که متأسفانه خیلی وقتها توسط کمپانیها رعایت نمیشود. ولی نکته مهم این است که شما وقتی برای افراد با تواناییهای خاص طراحی میکنید، استفاده از محصول برای همه کاربران راحتتر میشود. الآن، طراحی دسترسپذیر در خیلی از کشورها به یک قانون تبدیلشده و در صورت رعایت نشدند، جریمه به همراه خواهد داشت.
7. Valuable (باارزش بودن): محصول باید هم برای بیزنسی که آن را ساخته و هم برای کاربری که پول میدهد و از آن استفاده میکند، ارزش داشته باشد. در غیر این صورت بهاحتمالزیاد محصول شکست میخورد. مثلاً یک پروداکت 10 دلاری که یک مشکل 100 دلاری را حل کند،حتماً پرطرفدار خواهد بود. ولی یک پروداکت 100 دلاری که یک مشکل 10 دلاری را حل کند، فقط ضرر دارد و کسی سمتش نمیرود.
پس نتیجه میگیریم که موفقیت پروداکت به عوامل زیادی بستگی دارد که همه به یک اندازه مهم هستند و در صورت رعایت کردن این عوامل بهاحتمالزیاد یک محصول موفق خواهیم داشت.
نتیجهگیری
تجربه کاربر اصطلاحی است که تعریف آن آسان نیست ، اما اگر مفاهیمی را درک کنید که کاربرد آنها در طراحی وب و بازاریابی دیجیتال نسبتاً آسان است. با تمرکز بر تعریف تجربه کاربر فقط به انواع رفتارهای انسانی که میتوانیم آنها را کنترل کنیم ، میتوانیم پیشنهادهای سایت با کاربرد آسان ، کارآمد و دلپذیر را ایجاد کنیم که همیشه منجر به حفظ مشتری و بازگشت مشتری به یک رمزگذاری شود.
با بهکارگیری شش رشته UX و با استفاده از دادههای Google Analytics ، Search Console و نقشههای حرارتی توسط Crazy Egg ، میتوانید باگذشت زمان ، تجربه کاربر را حتی بیشتر کنید. این فرآیند هرگز به پایان نرسیده است و شما به این امر توصیه میشود که بهینهسازی و آزمایش UX خود را ادامه دهید تا بتوانید از رقبا جلوتر باشید و رضایت و وفاداری مشتری را برای مدت طولانی در آینده حفظ کنید. و در آخر اگر نیاز به اطلاعات بیشتر در این زمینهدارید، چند سایت خارجی را در اختیارتان قرارمیدهم. میتوانید اطلاعات بیشتر درباره طراحی UX را از مخترع اصطلاح، Don Norman ، در اینجا بخوانید و تماشا کنید: https://www.nngroup.com/articles/author/don-norman
Medium.com دارای مطالب بصیرت، خندهدار و الهامبخش در UX است. شروع به خواندن اینجا کنید : https://medium.com/tag/ux