چرا کسبوکارها شکست میخورند؟ در این مقاله جواب این سؤال را دریافت خواهید کرد. آیا میخواهید کسبوکار جدیدی شروع کنید ولی از شکست در آن میترسید؟ چرا اولین کسبوکار شما احتمالاً شکست میخورد؟ و چطور میتوان صاحب یک کسبوکار موفق بود؟ باوجوداینکه تعدادی از اولین کسبوکارها موفق میشوند، اما شکست اولین تجربه شخصی احتمال بیشتری دارد. شرکتهای نوپا و تازه تأسیس بنا به دلایل مختلفی شکست میخورند و آرزوهای مؤسسان خود را بر باد میدهند. هر کارآفرینی که خطر شروع یک کسبوکار را به جان میخرد، در پس ذهنش به سود فکر میکند. داشتن یک کسبوکار میتواند بسیار سودمند و درعینحال، بسیار پرخطر باشد.
مطالعات جدید مهمترین عامل شکست کسبوکارهای نوپا را پیشبینی کردهاند. حتماً میدانید که اکثر کسبوکارهای نوپا درنهایت شکست میخورند. موضوع اصلی این است که بین 80 تا 90 درصد از کسبوکارهای نوپا در چند سال اول دچار شکست میشوند و این مسئله اصلاً بد و ناراحتکننده نیست. درواقع آمار واقعی کمی متفاوتتر است اما بااینحال نزدیک به 50 درصد از این کسبوکارهای نوپا نمیتوانند موفق شوند. بهعنوانمثال، آمارهایی که ارائهشده است نشان میدهد فقط حدود 50 درصد از کسبوکارهای جدید 5 سال یا بیشتر و 33 درصد باقیمانده آنها، 10 سال یا بیشتر دوام میآورند. مطالعه مدرسه بازرگانی هاروارد نشان داد که ۷۵ درصد از کسبوکارهای نوپا که کارشان را بدون تجربه قبلی آغاز کردهاند، درنهایت ناکام ماندهاند.
مطمئناً این آمار باعث میشود که کارآفرینان پرشور از شروع کسبوکار نوپای خود منصرف شوند. اما اگر شما واقعاً به ایدههای خود مطمئن هستید و ایماندارید که میتوانید موفق شوید، این آمار را نادیده بگیرید و باقدرت کار خود را شروع نمایید. اما آنچه در اینجا اهمیت پیدا میکند تعداد کسبوکارهای نوپا شکستخورده نیست بلکه اطلاعاتی که مهم هستند علت شکست این کسبوکارهای نوپا و چگونگی جلوگیری از بروز دوباره آنهاست.
در مطالعهای که CB Insights “بانک اطلاعات سرمایهگذاری”، اخیراً انجام داده است، به دنبال توضیح دلیل شکست این کسبوکارهای نوپا است. ازآنجاکه این مطالعات اطلاعات مفیدی را در اختیار من قرار گذاشت، بنده سعی کردم تا مهمترینها و برجستههای آن را در اینجا با شما به اشتراک بگذارم. روششناسی کار من بهصورت زیر است:
در سال 2014، CB Insights مطالعات خود را با خواندن جزئیات و خاطرات 50 نفر از کارآفرینانی که دچار شکست شده بودند آغاز کرد. پس از چندین سال مطالعه و چندین بهروزرسانی (آخرین بهروزرسانی در ماه اکتبر گذشته بوده)، این مطالعه اکنون شامل 242 نفر از افرادی است که هرکدام به یک دلیل خاص در کار خود شکستخوردهاند. بر اساس این مطالعات، دلایل مشخص و مشترکی بین همه استارت آبهای شرکت خورده وجود دارد.
عوامل مشخصی وجود دارند که میتوانند دلیل شکست در کسبوکار باشند، ولی عدم تحقیق مناسب و کافی در مورد سوددهی بازار پیش از چنین سرمایهگذاری پرخطری یکی از دلایل اصلی شکست در کسبوکار است. با آگاهی از دلایل این مسئله، میتوان خود را بهتر برای آن آماده کرد.

کارآفرین موفق
برای بسیاری از افراد واژهی “اشتباه” بار معنایی منفی دارد. کارآفرینان تازهکار نیز از این قاعده مستثنا نیستند شما تصمیمی گرفته یا کاری انجام دادهاید که مطابق انتظار پیش نرفته است، اکنون مسئول پیامدهای آن هستید. بهعبارتدیگر خربزه را خورده و اکنون باید پای لرز آن بنشینید. بااینحال اکثر اشتباهات، حتی آنهاییکه در زمان تصمیمگیری بسیار سنگین و حساس به نظر میآمدند، به شکستهایی موقتی ختم میشوند. در حقیقت معمولاً به داراییهای مفیدی تبدیل میشوند که در خود ابزارهای موفقیت و بهبود کسبوکار را در بردارند.
باوجوداینکه تعدادی از اولین کسبوکارها موفق میشوند، شکست اولین تجربه راهاندازی یک کسبوکار شخصی، احتمال بیشتری دارد. روی خوب ماجرا اینجاست که اگر شما از علل عمده شکست اولین کسبوکارها آگاهی داشته باشید، بهتر خود را آماده روبهرویی با دستاندازهای مدیریت اولین کسبوکار خواهید کرد. بهعبارتدیگر برای اینکه کارآفرینی موفق باشید باید خود را آماده چالشهای کارآفرینی کنید.
حتی اگر نهایتاً با شکست روبرو شوید، آمادگی برای شکست باعث میشود، کمتر روحیه خود را باخته و این تجربه را پلی برای موفقیتهای بعدی خود قرار دهید. با آگاهی از اینکه شما تنها فردی نیستید که چنین تجربهای پیدا میکند کمی احساس آرامش پیدا میکنید. نامهای مشهوری در عرصه راهاندازی اولین کسبوکارهای شخصی، مانند بیل گیتس، والت دیزنی، ایلان ماسک یا جف بزوس شکستخوردهاند.
مطالعه مدرسه بازرگانی هاروارد نشان داد که 75 درصد از کسبوکارهای نوپا که کارشان را بدون تجربه قبلی آغاز کردهاند، درنهایت ناکام ماندهاند. مطمئناً این آمار باعث میشود که کارآفرینان پرشور از شروع کسبوکار نوپای خود منصرف شوند. اما اگر شما واقعاً به ایدههای خود مطمئن هستید و ایماندارید که میتوانید موفق شوید، این آمار را نادیده بگیرید و باقدرت کار خود را شروع نمایید. اما آنچه در اینجا اهمیت پیدا میکند تعداد کسبوکارهای نوپا شکستخورده نیست بلکه اطلاعاتی که مهم هستند علت شکست این کسبوکارهای نوپا و چگونگی جلوگیری از بروز دوباره آنهاست.
7 دلیل کلیدی شکست کسبوکارهای نوپا
بسیاری از کسبوکارهای نوپا شکست میخورند. بسیاری از محصولات نوآورانه در قفسهها خاک میخورند. بسیاری از برنامههای بازاریابی با شکست روبهرو میشوند. با این چالش چگونه روبهرو شویم؟ کارآفرینانی که کسبوکارهای جدید به راه میاندازند، چرخ اقتصاد، نوآوری و ایجاد شغل را به حرکت درمیآورند. بااینحال حدود نیمی از این کسبوکارهای جدید در پنج سال اول و دوسوم از آنها در کمتر از یک دهه شکست میخورند.

1. عدم نظرخواهی و مشورت با افراد حرفهای
نخستین دلیل شکست کارآفرینان در کسبوکار این است که احساس میکنند نیازی به همفکری و مشورت با دیگران ندارند. اغلب اوقات، کارآفرینان به این دلیل اقدام به راهاندازی یک کسبوکار میکنند که پیشتر شاهد سوددهی کسبوکاری مشابه برای دیگران بودهاند. بله، شاید چنین کسبوکاری برای دیگران سود ده باشد، ولی شاید رازی نیز پشت این موفقیت نهفته باشد. شاید این راز مثلاً مربوط به موقعیت، خدمات مشتری خوب، آگاهی از منابع مناسب برای تأمین مواد اولیه و غیره باشد.حتماً دلیلی وجود دارد که افراد باتجربه و حرفهای چیزی بیش از تازهکارها به دست میآورند.
تجربه محصول مهارت و دانش است. چنانچه این اولین تجربه کاری شما برای راه انداختن یک کسبوکار شخصی است، به این معناست که نمیتوانید از هیچ تجربه قبلی در تصمیمگیریها، تعیین استراتژی و جهتگیری کلی شرکت یا مواجهه با چالشهای دشوار استفاده کنید.
داشتن یک مشاور که همیشه شمارا از ارتکاب اشتباهات احمقانه بازدارد، بسیار لازم و مفید است. مزیت دیگر مشورت با حرفهایها این است که، شما با آدمهایی ملاقات و گفتوگو میکنید که پیشتر، کسبوکار مشابه شمارا راه انداختهاند، اشتباهاتی مرتکب شدهاند، و راههای جبران یا جلوگیری از آن اشتباهات را یاد گرفتهاند.
برای مثال، بیل گیتس و سِر ریچارد برن سون دارای مشاورانی نظیر وارن بافت و سِر فِرِدی لِیکر بودند. اگر آنها مشاور و مربی داشتند، شما چرا نداشته باشید؟
یکی از بهترین توصیههایی که میتوانم به هر آدمی در کسبوکار ارائه دهم این است که هرگز از یادگرفتن دست نکشد؛ نهتنها باید در مورد بازاریابی در صنعت مربوط به خودتان مطالعه و کسب دانش کنید، بلکه در مورد چگونگی خریدوفروش خدمات و محصولات در دیگر صنایع، و همچنین چگونگی اصلاح و بهبود اوضاع نیز کسب اطلاعات کنید.
2. نداشتن جرئت ریسک کردن
کارآفرینان تازهکار در مقابل همتایان باتجربه ترجیح میدهند بااحتیاط بیشتری عمل کنند. این ویژگی خصوصاً با عدم اعتمادبهنفس که از عدم تجربه کاری نشأت میگیرد در ارتباط است. این مسئله تا حدودی با دسترسی به منابع محدودتر در مقایسه با رقبای مجرب نیز ارتباط دارد. همه این موارد نشاندهنده قابلیت پایداری کمتر در شرایط بیثباتی مالی است که در موفقیت یک کسبوکار بسیار تعیینکننده است. درست است که محتاط عمل کردن ممکن است منجر به موفقیت شود، اما این خطرپذیری است که شمارا از سایر رقبایتان متمایز میکند.
در حقیقت هوشمندانه ریسک کردن پیشنیاز استفاده از فرصتهای طلایی است. همیشه بر سر فرصتهای طلایی رقابت وجود دارد. به همین دلیل اگر هوشمندانه ریسک کنید فرصتهایی را به دست میآورید که دیگران آنها را از دست میدهند.

3. نداشتن شبکهای از روابط کاری
ازنظر برایان تریسی یکی از بهترین راههای ارتقای سطح زندگی و کسبوکار، ایجاد ارتباط و شبکهسازی مداوم با افراد حوزه کاری هست.
زمانی که اولین کسبوکار خود را راهاندازی میکنید حتی اگر شخصیتی اجتماعی هم داشته باشید، احتمالاً شبکه چندان بزرگی ندارید. توجه کنید که دسترسی به شبکهای حرفهای، متناسب باکارتان نقش اساسی در موفقیت نهایی کسبوکار شما دارد. روابط شما امکان دسترسی به مشتریان بالقوه، شرکتهای کاری، تأمینکنندگان و حتی کارکنان را برای شما ایجاد میکند و اگر خوششانس باشید، شمارا با سرمایهگذاران و مشاوران حرفهای نیز آشنا میسازد.
بدون دسترسی به یک شبکه کاری قدرتمند فرصت دستیابی به چنین مزایایی را ازدستداده و از رقبای خود که چنین شبکههایی دارند عقب خواهید ماند. اگر میخواهید موفق باشید، باید برای شبکهسازی وقت بگذارید. این توصیهای عالی است، ولی بهتنهایی کافی نیست؛ آنچه در مورد شبکهسازی بسیار اهمیت دارد، نحوه انجام این کار است.
4. عدم توجه به نیاز مشتری
اولویت دادن و توجه به مشتری بسیار اهمیت دارد. کسبوکاری که خدمات و توجه مناسبی به مشتریان داشته باشد، حتماً پیشرفت میکند. توجه مناسب به مشتری باعث بازگشت مشتریان میشود، و بازگشت مشتریان باعث وفادار شدنشان میشود. اگر رفتار بسیار خوبی با مشتریان نداشته باشید، آنها سمت رقبایتان کشیده خواهند شد. یاد بگیرید چگونه باید به مشتریانتان نشان دهید که بر ایتان محترم و ارزشمند هستند. همیشه در مورد کیفیت محصولتان از آنها سؤال کنید و در قبال اظهارنظرشان دربارهی محصول، تخفیفاتی بر ایشان در نظر بگیرید (صرفنظر از اینکه نظرشان مثبت باشد یا منفی). اگر بهاندازهی کافی به مشتری نزدیک نشوید، اگر شبیه سایر فروشندهها با آنها رفتار کنید، فقط وقتی سراغتان میآیند که گزینهی دیگری جز شما نداشته باشند.

عدم توجه کافی به نیاز مشتری، بسیاری از کسبوکارها را نابود کرده است. واحد خدمات مشتریانتان معرف برند شما است. در یک استارتاپ کارآفرینان تمرکز خود را بر تعداد مشتریان فعلی میگذارند (چراکه ارتباط تنگاتنگی با درآمد و سودآوری دارد.)
بااینحال بهجای تمرکز بر کمیت، به کیفیت توجه کنید: به مشتریانی که در حال حاضر و بهطور قطعی (کم یا زیاد) دارید توجه کنید و ببینید آنها دربارهی شرکت شما چهحرفهایی میزنند. هرگز فرصت مطالعهی بیشتر دربارهی شناخت برند و مشتریان خود را از دست ندهید.
آیا آنها با کانالهای شما در شبکههای اجتماعی ارتباط برقرار کردهاند؟ آیا در مورد کسبوکار شما اظهارنظر میکنند؟ آیا دوباره از شما خرید میکنند؟ اگر کسی دربارهی کسبوکار شما صحبت نمیکند،علیرغم تمام فعالیتهای جاری سازمان نشانهی بدی برای آیندهی کسبوکار شماست.
5. مردم بهاندازه کافی شمارا جدی نمیگیرند
اگر این اولین کسبوکار شماست، حقیقت تلخ این است که اغلب مردم، از سرمایهگذار گرفته تا شرکا، کارکنان و مشتریان، شمارا بهاندازه کافی جدی نمیگیرند. آنها با این واقعیت آشنایی دارند که کارآفرینان کمتجربه احتمالاً موفق نمیشوند و بهراحتی از کسبوکار شما با این توجیه که شانس موفقیت کمتری دارید، چشمپوشی میکنند. در بهترین حالت کار شما رسالتی است که یکتنه باید آن را محقق کنید.
تمام این فاکتور تهدیدآمیز است، اما توجه داشته باشید که برای این لیوان، نیمه پری هم وجود دارد و آن این است که شکست کسبوکار شما پایان راه نیست بلکه تازه شروع این مسیر است. هر شکستی در زندگی شما چه کوچک و بیاهمیت و چه بزرگ و مؤثر تجربهای به شما میآموزد و بستری برای انجام کارهای بهتر در فرصتهای آینده ایجاد میکند.
اغلب کارآفرینان کسبوکارهای بسیاری راهاندازی و تعطیل میکنند، بنابراین اگر اولین کسبوکار شما با شکست مواجه شد، بدین معناست که دومین کسبوکار شما احتمالاً شانس بیشتری برای موفقیت دارد. کارآفرین موفق با شکستها پیشرفت میکند، بنابراین به شکست از منظر یک واژه ناامیدکننده نگاه نکنید. بهجای آن واژه شکست را بهعنوان گامی در جهت نزدیک شدن به مسیری بنگرید که شمارا به رؤیاهای کارآفرین موفق نزدیک میکند.
لاری اسمیت (Larry Smith) در سخنرانی TED طنزآمیز و بیپرده خود از دلایل پوچی که افراد بعد از هر شکست برای خود میبافند، تا دیگر پی علایق خود نروند، صحبت میکند که تماشای آن را به شما پیشنهاد میکنم.

6. احتمالاً شما برند کسبوکارتان را نادیده میگیرید
تلاش برای بازاریابی کردن یک کسبوکار بدون معرفی برند، درست مانند برپا کردن جشن و دعوت از مهمانان است بدون ذکر کردن آدرس.
برند شما، هویت کسبوکار شماست و چه برای مشتریان جدید و چه مشتریان قدیمی مهم است.
برند کسبوکار شما باید در تمام پیامهای بازاریابی از محتوای وبسایت گرفته تا عکس برند فیسبوکتان برجسته و مشخص باشد. زمانی که افراد برند یا لوگوی کسبوکار شمارا میبینند، از زمینهی تخصصی شما و محتوای خدمات کسبوکارتان اطلاع پیدا میکنند و دربارهی مجموعهی ویژگیهای دریافتی از کسبوکارتان نظر پیدا میکنند. اگر چنین ارتباطی بین کسبوکار شما و مخاطبانتان ایجاد نشده باشد، درست مانند تکه چوبی روی آب، بدون احساس تعلق بهجایی، معلق باقی خواهید ماند.
برعکس این موضوع نیز درست است، هرچه ارتباط بیشتری برقرار کنید، تعداد بیشتری از مشتریان با برند شما آشنا خواهند شد و بهاحتمال بیشتری از شما خرید خواهند کرد. اگر جزو کارآفرینان تازهکار هستید، این نکته را همواره به یاد داشته باشید که بدون چنین انسجامی نمیتوانید با مشتریانتان ارتباط برقرار کنید – و درنتیجه اعتبار کافی برای ادامهی کار به دست نخواهید آورد.
7. شما مزیت رقابتی ندارید
در هر بخشی، همزمان چندین کسبوکار برای پولهای یک مشتری رقابت میکنند. مزیت رقابتی یعنی کسبوکار یا محصول شما مزایایی بیشتر از رقبا برای مشتری داشته باشد. پس اگر محصول و یا خدمتی که ارائه میدهید بهطور قابلتوجهی متفاوت از رقیبتان نباشد، نظر هیچکس را جلب نمیکند. برای مثال: مزیتهای رقابتی شما میتواند قیمت کمتر محصول، ویژگیهای جذاب محصول یا خدمت شما، نحوه توزیع و ارسال بهتر باشد یا هر چیزی که این شانس را به شما میدهد که به مشتریان بگویید ما انتخاب بهتری هستیم.
همیشه این بهترینها هستند که باقی میمانند. بنابراین هر کسبوکاری باید حداقل یک ویژگی منحصربهفرد داشته باشد. ویژگی که ضامن بقای آن در عرصه رقابت بازار خواهد بود و به کسبوکارها کمک میکند همیشه حرفی برای گفتن داشته باشند.
12 توصیه پیشنهادی تیم iNextPro
1. نداشتن یک مدل تجاری صحیح
بهطور تعجبآوری 17 درصد از سهامداران اعلام کردهاند که نداشتن مدل کسبوکار مانع موفقیت آنها شده است. آنها با یک ایده و یا محصول جدید وارد بازار شدهاند ولی هیچ زیرساختی را برای آن تعبیه نکردهاند.
2. لقمهی بزرگتر از دهان برداشتن
رهبران خوب درحالیکه از اهداف حرف میزنند، میگویند “یکشبه ره صدساله را نمیتوان رفت”و شرکتهای بزرگ و موفقی مثل آمازون و گوگل و … هم یکشبه ساخته نشدهاند. اگر منطق یک استارتاپ تازهکار این باشد که عجله کند تا در عرض یک تا پنج سال بتواند بهاندازه شرکتی بزرگ معروف شود، احتمالاً در حال آماده شدن برای شکستی بزرگ است.
3. عدم پذیرش انتقاد سازنده
از انتقاد بهعنوان فرصتی برای انجام بهتر کارها استفاده کنید. کارآفرینان اغلب اوقات از انتقادها ناراحت میشوند زیرا وقتی نوبت به کسبوکار آنها میرسد بسیار احساسی عمل میکنند. موفقیت بدون شکست و اشتباه، امکان ندارد. شما بهعنوان یک کارآفرین باید از انتقاد درس گرفته و چیزهای زیادی یاد بگیرید.
4. فرسودگی شغلی
کارآفرینان در رابطه با عدم تفویض کارها و اختیاراتشان اگر بهطور مناسب عمل نکنند، ممکن است بهسرعت فرسوده شده و شور و شوقشان را از دست بدهند. در اکثر موارد راهاندازی یک کسبوکار یک کار شبانهروزی است و اگر نتوانید همگام با رشد کار خود بار مسئولیتتان را سبک کنید، هرگز نخواهید توانست آن کار را مدت زیادی حفظ نمایید.
دلایل زیادی برای شکست کسبوکارهای جدید وجود دارد. راهاندازی یک کسبوکار جدید و مقیاس بندی برای بلندمدت، کار آسانی نیست. وقتی مالکان کسبوکار دلایل شکست کسبوکارها را درک میکنند میتوانند برای اجتناب از مشکلات و ادامهی مسیر در راهی طولانی و پربار به شیوه کارآفرینی، بهتر آماده شوند.
5. قیمتگذاری و مسائل مربوط به هزینهها
سودآوری یک معامله برابر است با تفاوت بین هزینهها و درآمدی که از طریق فروش محصولات به دست میآورید. اگر شما قیمتها را بیشازحد بالا بگذارید، نمیتوانید رقابت کنید، اما اگر آنها را خیلی پایین نیز تعیین کنید، پاسخگوی هزینههای شما نخواهد بود و سودآوری نخواهید داشت. 18 درصد از کسبوکارهای نوپا این عامل را بهعنوان دلیل اصلی شکست خود مطرح کردهاند.
6. نادیده گرفتن مشتری
ecrowds یکی از 14 درصد شرکتهایی است که بیتوجهی به مشتری را بهعنوان دلیل اصلی شکست نامید. این شرکت بازخورد مشتری را نادیده میگرفت یا آن را اولویتبندی نمیکرد و نمیتوانست محصول خود را بهعنوان یک نتیجه، بهبود ببخشد.
7. زمانبندی بد
هنگامیکه شما ایدههایتان را خیلی زود و موقعی عرضه کنید که بازار هنوز آمادگی دریافت آن را نداشته باشد، با شکست مواجه خواهید شد. همچنین اگر شما ایدهتان را دیر ارائه دهید، دیگر بازار اشباعشده است. تقریباً 13 درصد از شرکتها این را دلیل اصلی شکست نامیدند.

8. از دست دادن تمرکز
شروعهای قوی و رهبران پرشور همیشه برای مدت طولانی پایدار نیستند.
هنگامیکه فوکوس خود را از طریق یک چرخه توسعه از دست میدهید، تیم شما میتواند به هم بریزد؛ 13 درصد از شرکتهای بررسیشده در این مطالعه فاقد تمرکز بودند.
9. درگیریهای داخل تیم
درگیری برای هیچ سازمانی مناسب نیست، بهویژه هنگامیکه آن در میان اعضای تیم و یا بدتر از آن بین شرکا و سرمایهگذاران اتفاق بیفتد. حدود 13 درصد از شرکتهای شکستخورده این مورد را بهعنوان عامل اصلی بیان کردهاند.
10. برنامهریزی بد
هنگامیکه شما برای کار خود برنامهریزی میکنید باید بدانید که ممکن است طی این مسیر کمی طولانی شود. ولی گاهی ممکن است برنامهریزیهای شما کاملاً غلط و گمراهکننده باشد. حدود ۱۰ درصد از شرکتها معتقدند برنامهریزی بد منجر به شکست میشود.
11. عدم شور و اشتیاق
اگر سعی کنید یک کسبوکار را بدون آنکه علاقهمند به آن باشید شروع کنید، درصد بسیار کمی احتمال دارد که موفقیتآمیز باشد. 9 درصد از شرکتها اعلام کردند که دلیل اصلی شکستشان عدم علاقه به کار بوده است.
12. فرسودگی ایدهها
من قبلاً درباره فرسودگی ایدهها و کارآفرینان برای شما توضیح دادهام. حدود 8 درصد از شرکتها به این دلیل در کار خود موفق نشدند و شکست خوردند.
نتیجهگیری
مواردی که بیان شد تنها عوامل شکست کسبوکارهای نوپا نیست، اما رایجترین آنها است. اگر شما بتوانید از این موارد اجتناب کنید بهاحتمالزیاد شانس موفقیت خود را افزایش میدهید. تمامی افراد از شکست خوردن ناراحت میشوند و بههیچعنوان دوست ندارند آن را تجربه کنند. پس سعی کنید این موارد را به خاطر بسپارید و از آنها در کسبوکارهای نوپایتان استفاده کنید.
اما خبر خوب اینجاست که اگر هنوز فرصت زیادی از دست نرفته نباشد، هیچیک خارج از کنترل شما نیستند. مادامیکه هنوز کسبوکار شما کاملاً وارد ورطه نابودی نشده است (مانند کاهش اعتماد مصرفکنندگان یا از دست رفتن سرمایه شرکت) میتوانید با اعمال تغییراتی دوباره جایگاه خود را برای کسب موفقیت به دست بیاورید. میتوانید جلوی ضرر را گرفته و با اصلاح استراتژی خود، وضعیت کسبوکارتان را بهبود دهید. در آخر شمارا به خواندن کتاب ” چرا کسبوکارهای نوپا شکست میخورند” دعوت میکنم.