هر پروژه در طول عمر خود (از ابتدای شروع کار تا انتهای آن و رسیدن به اهداف تعیینشده) با فرصتها و ریسکهایی روبهرو میشود. ریسکها همان عوامل خطرسازی هستند که میتوانند در اجرای پروژه اختلال ایجاد کنند و باعث شکست آن شوند. برای جلوگیری از این خطرات احتمالی، مدیریت ریسک امری کاملاً ضروری است.
فرض کنید مدیر شرکتی بزرگ هستید و یک کارمند کلیدی دارید که از ابتدای راهاندازی کسبوکار کنار دست شما بوده، بهطور کامل و دقیق کارها را آموخته و نیروهای جدید را هم آموزش میدهد. اما… متأسفانه کارمند قصه ما چند وقتی است که خوب کار نمیکند و مدام از زیر کار درمی رود. از همه بدتر اینکه با این کارهایش، روی نحوهٔ عملکرد سایر کارمندان نیز تأثیر منفی گذاشته و هر چه تلاش کردهاید که او را با تشویق، ترغیب، پاداش و امثال این چیزها، بهروزهای اوجش بازگردانید، موفق نشدید.
در این شرایط، شما دو راه دارید:
راه اول این است که آن کارمند را اخراج کنید که صدالبته یک ریسک بزرگ برای شرکت شماست؛ چون پیدا کردن کسی که تا این اندازه به مسائل کاری مرتبط با شرکت شما آشنا و مسلط باشد، شاید ماهها طول بکشد و کار شما معلق شود.
راه دوم هم این است که او همچنان در شرکت بماند؛ ولی شما بهتر میدانید که ماندن این فرد، بیش از آنکه برای کسبوکارتان سودی داشته باشد، ضرر دارد؛ زیرا هم خودش کارش را درست انجام نمیدهد، همروی بقیه اعضای شرکت تأثیر منفی میگذارد.
میبینید، هر قدمی ممکن است به ضرر شما و شرکتتان تمام شود؛ پس چهکار میتوان کرد و چه تصمیمی باید گرفت؟ تنها راهحل، مدیریت شرایط بحرانی است. برای جلوگیری از ایجاد خطراتی شبیه به این ماجرا (و حتی خطرات خیلی بزرگتر)، لازم است که حتماً مهارت مدیریت ریسک را یاد بگیرید. پس در این مقاله همراهمان باشید تا با مدیریت ریسک چیست و چرا مهم است، شروع کنیم و درنهایت فرآیند انجام آن در کسبوکار را یاد بگیریم.
در این مقاله به مباحث زیر میپردازیم:
- ریسک چیست؟
- پاسخ به ریسک
- مدیریت ریسک چیست؟
- دستگاههای مدیریت ریسک
- مدیریت ریسک یک فرایند مستمر است
- مدیریت بحران چه تفاوتی با مدیریت ریسک دارد؟
- چرا مدیریت ریسک؟
- چرا مدیریت ریسک برای کسبوکار ما حیاتی است؟
- چگونه ریسکها را مدیریت کنیم؟
- فرایند تجزیهوتحلیل ریسک

ریسک چیست؟
تعریف ریسک کمی چالشبرانگیز است، ولی در معنای عام، شاید جمله زیر تعریف خوبی برای این کلمه باشد:
ریسک، نوعی عدم اطمینان دررسیدن به نتایج دلخواه است. یعنی احتمال اینکه ما به هدفمان نرسیم یا حتی بدترین نتیجه ممکن را بگیریم.
ریسکها همهجا هستند؛ از یک کار ساده روزمره مانند رانندگی گرفته تا سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی. اما اینها دلیل نمیشود که ما کاری انجام ندهیم چون ریسک دارد. بههرحال ما میتوانیم راهی را انتخاب کنیم که ریسک آن کمتر و امکان رسیدن به هدف بیشتر باشد. اما پیدا کردن همین راه کمخطر هم خود نیازمند مهارتی است که به آن مدیریت ریسک میگوییم.
پاسخ به ریسک
پاسخ به ریسک بهطورکلی شامل موارد زیر است:
- اجتناب: از بین بردن ریسک یا تهدیدی خاص با از بین بردن علت آن؛
- تعدیل: کاهش ارزش مالی مورد انتظار یک ریسک از طریق کاهش امکان وقوع آن؛
- پذیرش: پذیرش عواقب ناشی از ریسک؛ این کار اغلب از طریق توسعهی یک برنامهی اضطراری برای رویدادی که ممکن است رخ بدهد صورت میگیرد.

مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک به فرایند شناسایی، تحلیل و پاسخ به عوامل خطرساز گفته میشود که در طول عمر یک پروژه ممکن است رخ بدهند. اگر مدیریت ریسک بهدرستی انجام شود میتواند با کنترل وقایع آینده، از خطرات احتمالی پیشگیری کند. برای روشن شدن این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید برای انجام یک فعالیت در شبکه، به توسعهی فناوری جدیدی نیاز است. مدیر پروژه یک برنامهی زمانبندی ششماهه برای آن تنظیم میکند، اما نظر کارکنان فنی این است که این کار حداقل به ۹ ماه زمان نیاز دارد. اگر مدیر پروژه فردی پیشگام باشد و بهموقع دستبهکار شود، تیم پروژه میتواند بلافاصله یک برنامهی اضطراری تدوین کند. در این صورت پیش از موعد مقرر، مشکل زمان حل خواهد شد. در غیر این صورت تیم پروژه (که هیچ برنامهی اضطراریای تدوین نکرده است) نمیتواند کاری انجام بدهد. درحالیکه بسیاری از کارها ناتمام مانده است، مهلت انجام پروژه به پایان میرسد و مدیر پروژه تازه به فکر مدیریت بحران میافتد. بهاینترتیب وقت ارزشمند اعضای تیم بهسادگی هدر میرود.
در همه مشاغل، از فروشگاه کوچک گوشهکنار تا تولیدکننده بزرگ، چالشهای مشترکی در رابطه با بیمه، مطالبات و بهطورکلی ریسک وجود دارد. ساختمانها میتوانند در اثر آتشسوزی آسیب ببینند، کسی ممکن است بلغزد و سقوط کند، غالباً تصادف با وسایل نقلیه اتفاق میافتد یا درنتیجه محصولات معیوب، تلفاتی رخ میدهد. اکنون ، بیش از هر زمان دیگری ، درک موفقیت مدیریت خطر و یادگیری کنترل مسئولیت برای موفقیت سازمان حیاتی است.
مدیریت صحیح ریسک نهتنها احتمال رخ دادن آن، بلکه دامنهی تأثیرات آن را نیز کاهش خواهد داد.
سیستمهای مدیریت ریسک
سیستمهای مدیریت ریسک علاوه بر شناسایی ریسکها و تعیین کیفیتشان، میتوانند تأثیراتی را که بر پروژه میگذارند نیز پیشبینی کنند. پذیرش یا عدم پذیرش ریسک معمولاً به سطح تابآوری (tolerance level) مدیر پروژه بستگی دارد. اگر مدیریت ریسک بهطور منظم برای شناسایی مشکلات احتمالی و یافتن راهحل آنها انجام شود، بهراحتی فرایندهای دیگر ازجمله سازماندهی، برنامهریزی، بودجه و کنترل هزینه را کامل خواهد کرد. مدیر پروژهای که در این زمینه پیشگام باشد، میتواند تا حد زیادی از وقوع اتفاقات غیرمنتظره در طول عمر پروژه پیشگیری کند.
مدیریت ریسک یک فرایند مستمر است
مدیریت ریسک نهتنها در ابتدای پروژه، که باید در سراسر طول عمر پروژه انجام شود. بهعنوانمثال اگر مدتزمانی که برای انجام یک پروژه برآورد شده سه ماه است، ارزیابی ریسک حداقل باید در پایان ماه اول و پایان ماه دوم صورت گیرد. در هر مرحله از عمر پروژه باید ریسکهای جدید را پس از شناسایی و تعیین کیفیت، ارزیابی و مدیریت کرد.
پسازآنکه تیم پروژه تمام ریسکهای احتمالی را که ممکن است موفقیت پروژه را به خطر بیندازد، شناسایی کردند، حال باید ریسکهایی را که احتمال رخ دادن آنها بیشتر است انتخاب کنند. این انتخاب باید بر اساس تجربیات گذشته، آموختهها، اطلاعات موجود و نظایر آنها صورت گیرد. معمولاً اوایل کار یک پروژه ریسکهای زیادی وجود دارد و هرچه پروژه جلوتر میرود به آن ریسکها نزدیکتر میشود. بنابراین مدیریت ریسک باید از همان ابتدای کار آغاز شود و پابهپای پروژه پیش برود.
نکتهی مهمی که در اینجا وجود دارد این است که بهطورکلی فرصت و ریسک در طی برنامهریزی پروژه (ابتدای چرخهی عمر پروژه)، در سطح نسبتاً بالایی باقی میمانند. اما به دلیل اینکه میزان سرمایهگذاری در این مرحله پایین است، مقدار مخاطرهی مالی اندک خواهد بود. در مقابل در طی اجرای پروژه، سطوح ریسک بهتدریج به کمترین میزان خود میرسد؛ چراکه موارد ابهامآمیز کمکم شناسایی میشوند. اما ازآنجاکه منابع سرمایهگذاری شدهی موردِنیاز برای تکمیل پروژه افزایش مییابد، میزان مخاطرهی مالی نیز افزایش مییابد.

مدیریت بحران چه تفاوتی با مدیریت ریسک دارد؟
مدیریت بحران یعنی مدیریت وضعیت بحرانی پس از وقوع یک حادثهٔ ناگهانی؛ اما مدیریت ریسک به معنای مدیریت و پیشگیری قبل از وقوع حادثه است. مدیریت بحران به رفع مشکلات پس از وقوع حادثه میپردازد، اما مدیریت ریسک پیش از وقوع هر حادثهای، احتمالات مختلف را در نظر میگیرد تا در صورت بروز حادثه، آسیبهای احتمالی را به حداقل برساند.
بگذارید یک مثال ملموس بزنیم: تصور کنید که منطقهای به دلیل وقوع زلزله تخریبشده است و مردم آن منطقه به دردسر افتادهاند. عدهٔ زیادی در زلزله از بین رفتهاند و هزینهٔ زیادی به گردن ارگانهای مسئول افتاده است. حالا مسئولین برای رفع مشکلات باید به دامن مدیریت بحران پناه ببرند؛ اما اگر مسئولین مربوطه، پیشازاین اتفاق با استفاده از مدیریت ریسک، احتمال وقوع زلزله را در منطقه مربوطه پیشبینی میکردند و بر اساس همین پیشبینی، اقداماتی برای محکومسازی و بازسازی اصولی ساختمانها و آموزش و آگاهسازی مردم برای مواجهه با زلزله انجام میدادند، تلفات و آسیبهای زلزله بهمراتب کمتر و مدیریت کردن بحران نیز آسانتر میشد.
چرا مدیریت ریسک؟
دلایل زیادی برای مدیریت ریسک وجود دارد. برخی از آنها عبارتاند از:
- صرفهجویی در منابع: مردم ، درآمد ، دارایی ، دارایی ، زمان
- محافظت از چهره عمومی
- محافظت از مردم در برابر آسیب
- پیشگیری / کاهش مسئولیت حقوقی
- حفاظت از محیط زیست

چرا مدیریت ریسک برای کسبوکار ما حیاتی است؟
شما همیشه در معرض خطر هستید. همین الآن که نفس میکشید، ممکن است یکذره آلوده وارد تنفس شما شود و شمارا بیمار کند. ما در هرلحظه با انجام هر کاری درواقع ریسک میکنیم. هیچ فرقی نمیکند که در خانه در حال استراحت باشیم، یا در حال مدیریت کردن کارمندان دفتر کارمان باشیم؛ بنابراین همیشه باید پیش از اقدام برای هر کاری، خوب فکر کنیم، جوانب را بررسی کنیم، آگاهانه تصمیم بگیریم و منطقی عمل کنیم. با انجام این مراحل، احتمال به موفقیت در کاری که نتیجهٔ آن برایمان اهمیت دارد، بیشتر خواهد شد.
داشتن مدیریت ریسک موضوعی حیاتی است؛ زیرا مانع به وجود آمدن بحرانها میشود. باوجود مدیریت ریسک، اگر بحران خاصی هم ایجاد شود، آسیبها و ضررهای ناشی از آن به حداقل میرسد. این مسئله در کسبوکار بسیار پراهمیتتر است، زیرا باعث کاهش ضررهای مالی و جلوگیری از هدر رفتن زمان برای رسیدن به اهداف اصلی کسبوکار میشود.
چگونه ریسکها را مدیریت کنیم؟
برای مدیریت کردن ریسکها در کسبوکار خود، بهتر است ابتدا یک مدیر پروژهٔ متخصص و باتجربه استخدام کنید. سپس از او بخواهید که تمام موارد ریسک آفرین را بررسی و جمعآوری کند. فهرست جامعی از ریسکها تهیه و در جلسهای که با مدیران ارشد کسبوکارتان برگزار میکنید، به بررسی آنها بپردازید. در این جلسه، مواردی را که توسط سایر مدیران نیز مطرح میشود به فهرست جامع گردآوریشده اضافه کنید و از مدیر پروژه بخواهید مجدداً همهٔ آنها را بررسی کند.
هرچند که احتمالاً همهٔ خطرات موجود در فهرست جمعآوری به وقوع نمیپیوندد؛ اما این فهرست میتواند بهعنوان منبعی کامل برای ایجاد ذهنیت اولیه در ذهن همهٔ افراد حاضر در تیم شما به کار گرفته شود و آمادگی آنها را برای مواجهه با بدترین رویدادهای کاری افزایش دهد.
در ادامه به توضیح 8 مرحلهای میپردازیم که انجام آنها برای اجرای صحیح و کاربردی مدیریت ریسک ضروری است:
-
محلی برای ثبت ریسکها ایجاد کنید
برای ثبت ریسکها و خطرات احتمالی، سیستمی ایجاد کنید. این سیستم باید بهگونهای باشد که بهآسانی بتوان ریسکها را بر اساس تاریخ ثبت، شرح خطرات، احتمالات مرتبط، تأثیر خطرات، وضعیت آنها و چگونگی مقابله با آنها ثبت و نگهداری کرد.
-
خطرات را شناسایی کنید
به همراه تمام اعضای تیم کاری خود، انواع خطرات را شناسایی کنید و مطمئن شوید که همهٔ افراد تیم بهاندازهٔ کافی برای مقابله با خطرات آگاهی و آمادگی دارند.
سعی کنید خطرات را بهصورت همهجانبه شناسایی کنید و تفاوت آنها را بر اساس حوزهٔ مربوط به هر ریسک بررسی کنید. مثلاً تعیین کنید که یک خطر مربوط به کدامیک از دستههای فناوری، مواد، بودجه، مشتری، کیفیت، تأمینکنندگان، قانون و یا هر عنصر قابلشناسایی دیگری میباشد.
دقت داشته باشید که ریسکها حتماً نباید ناگهانی و اتفاقی باشند. گاهی یک تصمیم آگاهانه هم با ریسک همراه است. مثلاً افزایش میزان تولید یک کارخانه بهظاهر خیلی کار خوب و مثبتی است ولی مدیر کارخانه میداند که با این تصمیم، باید ریسک خرابی دستگاهها و خوابیدن خط تولید را هم در نظر بگیرد.
-
فرصتهای مختلف را شناسایی کنید
وقتیکه در حال شناسایی ریسکها هستید، ناخودآگاه فرصتهایی در دل آنها میبینید. فرصتهای جدید، تمام رویدادهایی هستند که به نحوی میتوانند بر پیشبرد اهداف و پروژههای شما تأثیر مثبت بگذارد. این کار کمک میکند که برای بهرهبرداری از فرصتهای مثبت برنامهریزی کنید و همانطور که برای اتفاقات ناگوار آماده میشوید، برای فرصتهای مثبت جدید و ناگهانی نیز آماده شوید.
-
خطرات را تحلیل کنید
در این مرحله، تحلیل کنید که احتمال وقوع این خطرات چقدر است و اینکه هرکدام از آنها چه اثر مخربی روی کار شما دارند. مثلاً برای اینکه میزان زیان یک ریسک را تخمین بزنید، برآورد کنید که هر ریسکی که اتفاق بیفتد، چقدر به شما خسارت مالی وارد میکند و مقابله با آن نیاز به چه مقدار هزینه دارد.
البته توجه داشته باشید آسیبهای یک خطر، فقط مالی نیست؛ معیارهایی دیگری مانند زمان و کیفیت نیز وجود دارد که باید بررسی شود. مثلاً ازکارافتادن خط تولید چقدر زمان را هدر میدهد، چقدر هزینه برمیدارد و چه تأثیری در کیفیت کار کارکنان دارد. درواقع تحلیل ریسک باعث میشود که آسانتر به راهحلهای مناسب برای رفع آنها دست پیدا کنید. در مدیریت پروژه، برای تحلیل ریسک از یک ماتریس استفاده میکنند.

-
خطرات را ارزیابی و رتبهبندی کنید
گام سوم ارزیابی و رتبهبندی خطرات است. یعنی اینکه بفهمید کدام ریسکها مهمترند که برای پیشگیری از آنها بیشتر وقت بگذارید. خب چگونه این کار را انجام میدهید؟ خیلی راحت. یادتان نرفته که در مرحله قبل احتمال وقوع ریسک و میزان اثرگذاری آن را بررسی کردید. خب حالا همان اطلاعات میشود معیار رتبهبندی ریسکهای موجود؛ یعنی ریسکهایی که احتمال وقوع بیشتر و نتیجه مخربتری دارند در رتبه بالاتری قرار میگیرند و اولویت با حل آنها خواهد بود.
توجه خود را روی آن دسته از خطراتی که احتمال وقوع و تأثیرگذاری زیادی دارند، متمرکز کنید. اگر به ماتریس تحلیل ریسک توجه کنید، این ریسکها بارنگ قرمز مشخصشدهاند. شناسایی این دسته از ریسکها برای هر کسبوکاری بسیار اهمیت دارد، زیرا بیشترین صدمه را به کار شما وارد میکنند و جبران خسارتهای آنها بسیار سخت است.
خانههای زرد ماتریس خطراتی هستند که احتمالشان کمتر است و آسیبهای متوسطی دارند. اگر خطری بهاندازهٔ کافی جدی نیست و یا راهحل آسانی برای رفع آن وجود دارد، بهتر است آن را به انتهای فهرست انتقال دهید.
-
راهحل رفع خطرات را بیابید
بعد از شناسایی، تحلیل و رتبهبندی ریسکها، نوبت یافتن روشهای مقابله با آنها است. در این مرحله فکر کنید که برای مقابله با هر ریسک چه تکنیکی میتوانید استفاده کنید یا اگر راهحلی وجود ندارد، چه برنامهای میتوانید داشته باشید تا ضرری که به شما میرسد به کمترین حد ممکن برسد.
مثلاً برای رفع خطری مانند آتشسوزی، میتوانید از راهحلی مانند بیمهٔ آتشسوزی استفاده کنید تا زیان مالی را کاهش دهید. خب این مثال کاملاً مشخص بود اما در مثال کارمند نالایق اول مقاله، هر دو راهحل شما (اخراج یا ادامه کار) ریسکهای خاص خودش را داشت؛ بنابراین شما باید راهی را انتخاب کنید که ضرر کارتان کمتر شود.
درمجموع، استراتژیهایی برای کاهش ضررها و زیانهای ناشی از مواجهه با خطرات را تدوین کنید و برای مواجهشدن با جدیترین خطرات، برنامهریزیهای لازم را انجام دهید.

-
برای مقابله با هر ریسک فردی را انتخاب کنید
برای مقابله با هر ریسک، یکی از اعضای تیم خود را با توجه به تواناییها و روحیاتش انتخاب کنید. فرد انتخابشده باید خود را از همهٔ جهتها برای مقابله با ریسک مشخصشده آماده کند. بهاینترتیب بهترین نوع همکاری برای مقابله با خطرات پیشبینیشده بین افراد حاضر در کسبوکارتان شکل میگیرد و نتایج مفیدتری حاصل میشود.
-
بهطور مداوم خطرات را بررسی و بهروزرسانی کنید
در مراحل قبلی، فهمیدید که ریسکهای کسبوکارتان چیست و اگر اتفاق بیفتند چه نتایجی ناخوشایندی ممکن است در انتظار کسبوکارتان باشد. اگر این مسئله را بهخوبی درک کرده باشید، الآن بیشتر از قبل تأکیددارید که باید حسابی حواستان به ریسکهای احتمالی باشد که کار دستتان ندهند. حداقل یکبار در هفته به همراه تیم خود، خطرات و ریسکهای مختلف را بررسی و بهروزرسانی کنید و این کار را بهعنوان یک کار مداوم و همیشگی انجام دهید. همیشه گزارش کاملی از خطرات موجود داشته باشید و مرتب آنها را زیر ذرهبین قرار دهید تا هم پیشگیری کرده باشید و هم در صورت وقوع، در زمان مناسب اقدامات لازم را انجام دهید.
با برگزاری مرتب جلسات با اعضای تیم کسبوکار خود، مطمئن شوید که همهٔ افراد دربارهٔ خطرات و ریسکهای احتمالی اطلاعات لازم و کافی رادارند و در مورد روشها و برنامهریزیهای مشخصشده برای مقابله با هر خطر توجیه شدهاند. اینکه همهٔ افراد یک تیم از چنین موضوع مهمی باخبر باشند و از تغییرات اعمالشده بر بخشهای مختلف آن آگاهی پیدا کنند، باعث پیشرفت بهتر کار و انجام اقدامات مؤثرتر در هنگام بروز خطرات میشود.
فرایند تجزیه وتحلیل ریسک
فرایند تجزیهوتحلیل ریسک اساساً به فرایند حل مشکل گفته میشود. ابزار کیفیت و ارزیابی برای تعیین و اولویتبندی ریسکها، بهمنظور ارزشیابی و حلوفصل آنها به کار میروند. فرایند تجزیهوتحلیل ریسک به شرح زیر است:
شناسایی ریسک
در این مرحله با بررسی فهرستی از منابع خطر احتمالی و همچنین تجربیات تیم پروژه و دانش آنها، همهی خطرات بالقوه شناسایی میشوند؛ با استفاده از یک ابزار سنجش، این خطرات باید طبقهبندی و اولویتبندی شوند. تعداد ریسکها معمولاً از ظرفیت زمانی تیم پروژه برای تجزیهوتحلیل آنها و طراحی برنامهی اضطراری تجاوز میکند. روند اولویتبندی به آنها کمک میکند تا خطراتی که هم تأثیر بیشتری دارند و هم احتمال وقوع آنها زیاد است، مدیریت شوند.
ارزیابی ریسک
راهحل سنتی برای مشکلات اینگونه است که از شناسایی مشکل بهسوی حل آن حرکت میکند. بااینحال قبل از تلاش برای اینکه تشخیص داده شود مدیریت ریسکها چگونه بهتر انجام میشود باید ابتدا علل ریشهای ریسکهای تعیینشده شناسایی شوند. در این راستا ممکن است پرسشهای زیر برای تیم پروژه مطرح شود:
- علل این ریسکها چه مواردی هستند؟
- این ریسکها چگونه میتوانند بر پروژه تأثیر بگذارند؟
پاسخگویی به ریسک
حالا تیم آمادهی شروع روندِ بررسیِ راهحلهای ممکن برای مدیریت ریسک یا پیشگیری از وقوع احتمالی آن است. تیم پروژه ممکن است پرسشهای زیر را مطرح کند:
- برای کاهش احتمال وقوع این ریسکها چهکارهایی میتوان انجام داد؟
- در صورت وقوع ریسک چگونه میتوان آن را مدیریت کرد؟

تدوین یک برنامهی اضطراری یا اقدامات پیشگیرانه برای ریسک
تیم پروژه ایدههایی را که برای کاهش یا از بین بردن احتمال وقوع ریسک تعیینشده بودند، به وظایف تبدیل خواهد کرد. وظایفی که برای مدیریت ریسک تعیینشدهاند، به برنامههای اضطراری کوتاهمدت تبدیل میشوند که میتوانند کنار گذاشته شوند. هنگامیکه ریسک رخ داد، این برنامهها روی کار میآیند و بهسرعت اجرا میشوند. در صورت اجرای بهموقع این برنامهها، نیازی به مدیریتِ بحرانِ ریسک نخواهد بود.
نتیجهگیری
کار مدیریت ریسک هم تمام شد. در آخر این را بگویم که مدیریت ریسک یک تمرین نیست که تنها در ابتدای پروژهها به آن بپردازید، بلکه یک کار مداوم است که باید برای آن توجه و زمان صرف کنید. مدیریت ریسک میخواهد به ما بگوید قرار نیست از کارهای پرخطر فرار کنیم، قرار است بااحتیاط در مسیر حرکت کنیم و جوری پیش برویم که کمترین ریسک را داشته باشیم.
در اغلب موارد ریسک به خسارت مرتبط میشود و میتوان میزان خسارت را از ترکیب ۲ عامل احتمال وقوع و شدت تأثیر بهدقت آورد. در تحقیقات جدیدتر، در ارتباط با ریسک سازمان، نهتنها با ریسکهایی که به سازمان خسارت وارد میکنند بلکه با ریسکهایی که برای سازمان ایجاد ارزش میکنند نیز روبهرو هستیم نتیجه اینکه جهت بهبود وضعیت اجرای پروژه و بالا بردن شانس دستیابی به اهدافی که برای پروژه تعیین کردهایم لازم است نسبت به شناسایی ریسکها و مهار آنها اقدام کنیم. حالا بگویید ببینم شما ریسکپذیر هستید یا ریسکپذیر؟ اگر ریسکپذیر هستید، از آن ریسکپذیرهای حواسجمع یا بیبرنامه؟